به نقل از زرو ان نت, یک امریکائی 17 ساله برای دومین بار قهرمان سرعت تایپ اس ام اس شد.

او Austin Wierschke نام داشته و امریکائی و فقط 17 سال دارد.

Austin Wierschke دیروز برای دومین بار قهرمان تایپ س م اس مسابقات ملی که در Time Square نیویورک برگذار شده بود گشت. او نیز سال گذشته مقام اول را به دست اورده بود.

این مسابقه با پشتیبانی ال جی برگزار شده و Austin Wierschke یک چک 50000 دلاری جایزه گرفت که انرا برای تحصیلات دانشگاهی خود استفاده خواهد کرد.

برای انجام این مسابقه هر یک از مسابقه دهندگان یک صفحه کلید و یک LG Optimus Zip داشتند.

Austin Wierschke برای تمرین بطور متوسط روزی 500 اس ام اس در روز برای دوستانش ارسال میکند. اما از نظر رکورد جهانی گینس که در سال 2010 به نام Melissa Thomson دختر 24 ساله انگلیسی هنوز خیلی عقب است. Melissa Thomson در 25.94 ثانیه این جمله 160 کاراکتری را تایپ کرده است :

"The razor-toothed piranhas of the genera Serrasalmus and Pygocentrus are the most ferocious freshwater fish in the world. In reality they seldom attack a human."

او از یک Galaxy S و یک صفحه کلید Swype استفاده کرده است.

عشق یعنی پاک ماندن در فساد

آب ماندن در دمای انجماد

در حقیقت عشق یعنی سادگی

در کمال بندگی افتادگی

عشق یعنی عشق مولایم علی

سجده در محراب خون و بندگی

 فرا رسیدن ایام شهادت مولای متقیان علی (ع) بر همه شیعیان آن حضرت تسلیت باد.  

توضیح خاصی ندارم.فقط کیفیت جنس درجه چندم چینی رو ببینین.

واقعا ارزش داره به خاطر پول کمتر این طور جنسی خرید؟

برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه ی مطلب مراجعه فرمایید. 

یک دانشجوي چینی عاشق يکي از دختران دانشگاهش مي شودو دوست داشت عشق خود را به شيوه ي جديدي بيان کند او به دختراني که در آن خوابگاه دانشجويي به سر مي بردند يک شکلات داد و از عده ای از آنها خواست تا رأس ساعت 8 شب چراغ اتاق خود را روشن و از بقیه خواست که چراغ اتاق را خاموش نگه دارند.

حالا ببينيد چه اتفاقي افتاد :

I love U

يک عرب هم خواست دوست داشتن خودش رو به شکل جديدي بيان کنه ولي فکر می کنید ایشون چطور نوشت :

 love

یه دانشجویی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود. بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد.

اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد. بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگه.

روزها از پی هم گذشت و دختره واسه امتحان از پسر داستان ما یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت : ” من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت “ اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن.

ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد. چهار سال آزگار گذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت.!!

نتیجه اخلاقی این ماجرا

.

.

.

پسرهای دانشجو هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند.

جملات پَـــ نَـــــ پَـــ

سر ظهر از مغازه داره پرسیدم :این دور و برا رستوران هست؟

میگه میخوای غذا بخوری؟

پَـــ نَـــــ پَـــ میخوام ببینم اگه ظرف کثیف دارن براشون بشورم!!!

 .

دوستام داشتن غذا میخورن آهنگ گذاشتم واسشون..دوستم میگه گذاشتی شاد شیم؟

پَـــ نَـــــ پَـــ چون دانشمندان گفتن آهنگ گذاشتن واسه گاوها، باعش میشه بیشتر شیر بدن..واستون گذاشتم

 .

تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟

گفتم:  پَـــ نَـــــ پَـــ  دارم واست عربی میرقصم!!!

گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل

(ستاد مبارزه با پ نه پ واحد اتوبان)

 .

۲ باز زنگ زدم به همکارم گوشی رو برنداشت. چند دقیقه بعد خودش زنگ زد میگه کار داشتی؟

گفتم  پَـــ نَـــــ پَـــ  زنگ زدم آهنگ پیشوازتو گوشی بدم یه خورده گریه کنم

 .

یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید. تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره!! پَـــ نَـــــ پَـــ  آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع میشه !

این ها لوگوهای مختلف گوگل هست که به مناسبت آغاز مسابقات المپیک درست شده.

این لوگوها  از 27 جولای تا 7 آگوست هستند.منتظر بقیه ی لوگوها هم باشید.

opening ceremony london 2012

London 2012 archery
Jul 27, 2012

Olympics Diving 2012
Jul 29 ,2012

London 2012 fencing
Jul 30, 2012

یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند یک اسکناس هزار تومانی را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالار فت.

سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. بعد در برابر نگاه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز هم دست های حاضرین بالا رفت.

این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگدمال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت.

سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید. و ادامه داد: «در زندگی واقعی هم همین طور است. ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچاله می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم باارزشی هستیم.»

یاد بگیریم که یادمان نرود با ازرش هستیم.

تو این شکل چند تا مربع میبینید؟

دیگه چیزی برای گفتن وجود نداره.عکسا گویای همه چی هستن.